۱۳۸۹ مرداد ۲۱, پنجشنبه

عراق و افغانستان در آینه ی تاریخ ایران

دو کشور همسایه یعنی عراق و افغانستان با مشکلی دست و پنجه نرم میکنند که چه بسا می­تواند سرنوشت­ساز­ترین مسئله­ی تاریخ کنونی­شان را رقم زند. در عراق دعوا بر سر بازگشت حزب بعث به حکومت، و در چالشی مشابه در افغانستان، حضور طالبان در ساختار سیاسی حکومت.

تقریبا اکثریت مردم این دو کشور با این رجعت مخالف هستند، که البته بدلیل فشارهای فراوانی ست که در دوران حاکمیت احزاب مذکور در کشورشان تحمل کرده­اند. توده­ی مردم به این خاطر است که بیم آن دارند که بازگشت این احزاب به حاکمیت وضعیت سیاسی، آزادی­های فردی و اجتماعی و... را به دوران قبل از این بازگرداند.

اما نگارنده بازگشت این احزاب را به قدرت نه تنها خطرناک و رجعت به گذشته نمیداند، بلکه راهی برای حرکت به دموکراسی می­داند. در اینجا به ذکر برخی از این دلایل می­پردازم.

1- در درجه اول اعضای این احزاب از شهروندان آن کشور هستند و از تمامی حقوق سیاسی و اجتماعی حاکم در جامعه باید برخوردار باشند، با قید این شرط که آنها نیز مانند دیگر شهروندان به قانون اساسی پایبند باشند. نتیجه اینکه برخورداری از حقوق است که الزام رعایت قانون را می­آورد.

2- از آنجایی که یک حزب طبق تعریف سیاسی آن به دنبال رسیدن به قدرت است، کنار گذاشتن این احزاب باعث تلاش آنها برای بازگشت به ساختار قدرت می­شود. و اگر بستر قانونی برای فعالیت آنها وجود نداشته باشد منجر به آن می­شود که از طریق مبارزه مسلحانه و یا مدنی برای بازگشت به قدرت تلاش کنند. احزاب حاکم فراموش نکنند که خود روزی مشغول مبارزات مختلف علیه حاکمیت زمان خود بودند.

3- در حال حاضر کشورهای مذکور با مشکل مبارزه مسلحانه، ترور، عملیات­های تخریبی و... این احزاب به طرق مختلف روبرو هستند (خصوصا در افغانستان). با ورود این احراب به ساختار سیاسی نخست اینکه آنها به یک گروه سیاسی تبدیل خواهند شد و فعالیت آنها از فاز نظامی و تخریبی وارد فاز سیاسی خواهد شد. و دوم اینکه آنها با پذیرش قانون اساسی کشور دست از مبارزات تخریبی کنونی برخواهند داشت.

4- راه ندادن یک حزب به درون ساختار سیاسی یک کشور آغاز دیکتاتوری است، دیکتاتوری احزاب حاکم. وقتی حاکمیتی یک حزب را حذف می­کند بالقوه توانایی دارد دیگر احزاب را هم کنار گذارد. نتیجتا اینکه برای حرکت به سمت دموکراسی باید تمامی احزاب و تفکرات مختلف اجازه بروز داشته باشند.

5- تشکیل پارلمان و دولت در این کشورها از طریق انتخاب مستقیم مردم می­باشد پس جای نگرانی نخواهد بود چرا که در یک انتخابات آزاد هر حزبی فقط به آندازه­ی طرفدارانش حائز رای خواهد بود. این احزاب هم به مرور زمان برای جلب رای مردم تلاش خواهند کرد خواست­های آنها را هم علاوه بر اهداف حزبی­اش تامین کند.

برای بررسی عینی­تر به بررسی اجمالی تاریخ احزاب ایران بعد از انقلاب 57 می­پردازیم:

در آغاز حکومت انقلابی تقریبا تمامی احزاب سیاسی دست اندرکار بودند و حضور داشتند، بررسی ماه­های اول انقلاب 57 نشاندهنده­ی آزادی­های فراوان در سطح مطلوبی است. اما هرچه جلوتر آمدیم شاهد حذف گروه­های سیاسی از قدرت بودیم. مارکسیست­ها، مجاهدین خلق، ملی-مذهبی­ها، نهضت آزادی، و اکنون هم مشارکت و مجاهدین انقلاب یکی پس از دیگری از ساختار قدرت حذف شدند. و دیدیم که با حذف هر کدام از اینها آزادی­ها و حقوق شهروندی و سیاسی و اجتماعی محدود و محدودتر شد. همان گروه­هایی که روزی موافق حذف گروهی بودند این حذف امروز گریبانگیر خودشان نیز شد. هر کدام از این گروه­ها پس از حذف دست به مبارزه برای بدست گرفتن قدرت کردند، هر یک به نوعی مجاهدین خلق مبارزه مسلحانه را برگزیدند، نهضت آزادی و ملی-مذهبی­ها هم مبارزات مدنی را برگزیدند. و این روند ادامه خواهد داشت. با این شرایط نه آزادی بدست خواهد آمد نه پیشرفت و نه دموکراسی.

عراق و افغانستان هم البته هر کدام با در نظر گرفتن شرایط خاص کشور خود، با حذف گروه­های سیاسی سرنوشتی بهتر از ما نخواهند داشت.

۴ نظر:

پویا گفت...

واقعا دلت خوشه مهدی جون؟دموکراسی در خاورمیانه و در کشورهای مسلمون؟مثل این میمونه که درخت گلابی هندونه میوه بده

. . . ( سه نقطه ) گفت...

نظر ارزشمند و حضور گرامی تان دلگرمی ام داد . ان هم در جایی که معمولا محل عبور فرد جدیدی نیست . همان دو سه تنی که معمولا می ایند ، سر میزندد .
اما متاسفانه نمیدانم چرا نظرتان در به هم ریختگی این چند روزه ی سیستم نظردهی بلاگفا ، بعد از تایید ، نمایش داده نمیشود . به این وسیله خواستم از حضور و نظرتون صمیمانه تشکر کنم . امیدوارم زودتر این مشکل بلاگفا حل بشه _ یا مشکل وبلاگ من _

بن گفت...

عالی بود مهدی. باهات موافقم شدید

نوری گفت...

ببین مهدی جان تحلیلت چند تا مشکل اساسی داره
1.این مراحلی که ذکر کردی زمانی جواب میده که مردمی مثل ... داشته باشی یعنی یه سری مردم کاملا لیبرال تا بتونی بر پایه اون دموکراسی را بنا کنی(پیشنهاد میکنم که کتاب آینده آزادی فرید ذکریا را بخونی)
2 حداقل در مورد افغانستان طالبان نمیخواهد که در قدرت سهیم شود بلکه تمام قدرت را میخواهد و این یعنی اینکه حزب و انتخابات و ... کشک
3.کلا طرح تو یه تیپ ایده ال است که در صورت تحققق آن حداقل در افغانستان ما به آرمان شهر میرسیم .
پیروز باشی بازهم میام پیشت